بچه مثبت

 هر كس اندوه و مشكلى را از مومنى برطرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش برطرف سازد.

                                                                                              (اصول كافى، ج 3، ص 268)

 


        داغ کن - کلوب دات کام
سه شنبه 17 مهر 1390برچسب:مناسبت ها, امام رضا (ع), :: 12:0
شکوهمند

 ولادت با سعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت ثامن الحجج علی بن
موسی الرضا را بر عموم مسلمین گرامی تبریک عرض میکنم . . .
.
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند
گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟
من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟
.
با نام رضا به سینه ها گل بزنید ، با اشک به بارگاه او پل بزنید،
فرمود که هر زمان گرفتار شدید، بردامن ما دست توسل بزنید . . .
.
زآستان رضا سرخط امان دارم ٬ رخ نیاز بر این پاک آستان دارم
اگر چه کم زغبارم، به شوق نکهت گل همیشه جای، در این طرفه بوستان دارم
ز تیر حادثه مرغی شکسته بال و پرم ٬ درین چمن به صد امید آشیان دارم
.
کفترا پر بزنین به دور گنبد طلا دور گنبد بشینین نیابت از کرب و بلا
پر و بالهاتون رو با هم وا کنید دل به هم بدید همه آوا کنید
ذکر یا امام رضا امام رضا به زبون بگیرید و صفا کنید . . .
.
بارگاهی که به شهر قم بپاست هم برای من مدینه هم کربلاست
خاک پاکش را غرق بوسه می کنم چون که جای پای اربابم رضاست . . .
.
آقا گداتو پس نزن اونکه فقط می خواد یه چیز/ عمری کبوترت شدم یه بار برام گندم بریز
.
رضاجان عمریست که گوشه نشین محبتم
این گوشه را به وسعت دنیا نمیدهم یا امام الرئوف . . .
.
گمشده بودم ، غرق در کثافت شهر، آمدی از نورم کردی ، دستگیر بی دستی ام شدی!
روی شانه های ضریحت گریستم و دخیل پنجره فولادت ، طلایم کرد، حالا یاریم کن که تا
عطر معرفتت را دریابم . . .


        داغ کن - کلوب دات کام

 گرچه این رای گیری خیلی مسخرس ولی لطفاً در اون شرکت کنید و روی هرچی نامرد که با نامردی پول می خوان یک اسم که در تاریخ حک شده و خودشون هم روزی جزءی از اون بودن رو عوض کنند تا به این وسیله نقاط ضعف و عدم استقلالشون رو بپوشونند.

لطفاً به این لینک برید و به خلیج فارس رای بدید 


        داغ کن - کلوب دات کام
یک شنبه 8 آبان 1385برچسب:خلیج همیشه فارس, خلیج فارس, :: 22:52
شکوهمند

 دو گدا در یکی از خیابان های شهر رم کنار هم نشسته بودند. یکی از آنها صلیبی در جلو خود گذاشته بود و دیگری ستاره داوود. مردم زیادی که از آنجا رد می شدند به هر دو نگاه می کردند ولی فقط تو کلاه کسی که پشت صلیب نشسته بود پول می انداختند . کشیشی که از آن جا رد می شد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیب نشسته پول می دهند و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمی دهد. رفت جلو و گفت:

«رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یک کشور کاتولیک هست، تازه مرکز مذهب کاتولیک هم هست. پس مردم به تو که ستاره داوود جلو خود گذاشتی پولی نمی دهند، به خصوص که درست نشستی کنار دست گدایی که در جلو خود صلیب گذاشته است. در واقع از روی لجبازی هم که باشد مردم به او پول می دهند نه به تو.» گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو به گدای پشت صلیب کرد و گفت: «هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران گلدشتین* بازاریابی یاد بده؟»
* گلدشتین یک اسم فامیل معروف یهودی است

 


        داغ کن - کلوب دات کام
سه شنبه 26 مهر 1385برچسب:طمع, داستان , طنز , :: 16:28
شکوهمند

صفحه قبل 1 ... 10 11 12 13 14 ... 15 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
امکانات ويژه
  • مترجم گوگل

  • رنک پيچ در گوگل

    Free PageRank Checker
  • آمار وب سایت



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 70
بازدید ماه : 167
بازدید کل : 159837
تعداد مطالب : 144
تعداد نظرات : 85
تعداد آنلاین : 1